کیمیا چیست ؟ راه رسیدن به کیمیا چگونه است؟
جناب شیخ جعفر مجتهدی در اول بهمن ماه 1303 هـ.ش در خانوادهای متدین و مرفه در شهر تبریز دیده به جهان گشودند. خانوادهای كه از نظر نجابت و اصالت جزء خانوادههای مشهور آن سامان به شمار میآمد. پدر ایشان جناب حاج میرزا یوسف از دلباختگان آستان ولایتمدار قبله العشاق ، حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) بودند، ایشان بعد از فقدان پدرشان جناب حاج میرزا یوسف، تحت كفالت و سرپرستی مادر بزرگوارشان، آن بانوی علویه قرار گرفتند.
ایشان می فرمودند :
از همان سنین نوجوانی علاقه عجیبی به تزکیه نفس داشتم و شروع به تهذیب نفس و خودسازی و تقویت اراده نمودم چون بسیار دوست داشتم به بینوایان و مستمندان كمك كرده و زندگی آنها را از فقر و تنگدستی نجات بخشم، سعی و تلاش بسیاری مینمودم تا معمای لاینحل كیمیا به دست من حل گردد، لذا قسمتی از سرمایه پدری را در این راه صرف نمودم ولی به نتیجهای نرسیدم، اما چون این كوشش من همراه با توسلات شدید بود، یك روز ناگهان هاتف غیبی به من ندا در داد: جعفر؛ كیمیا، محبت ما اهل بیت عصمت و طهارت است، اگر کیمیای واقعی می خواهی بسم الله این راه و این شما .
با شنیدن آن ندای غیبی هدف و مسیر زندگیم بكلی دگرگون شده و بر آن شدم تا به جای تسخیر جن و انس و ملك و اكتساب كیمیا به دنبال حقیقت همیشه جاوید و پاینده، یعنی محبت و دوستی ائمه اطهار (علیهمالسلام) بروم.
آقای مجتهدی میفرمودند:
« یك روز كه در حال تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) بودم در بین راه شخصی كه عالم به علم كیمیا بود به من برخورد نمود و آن را به من داد، همینكه كیمیا را از او تحویل گرفتم حالم منقلب گشته و به شدت شروع به گریه نمودم به طوری كه طاقت نیاورده و سراسیمه به طرف رود فرات رفتم كیمیا را در آب انداختم. بعد از آن رو به سوی گنبد مطهر حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) نموده و عرض كردم؛ سیدی و مولای، كیمیا درد مرا دوا نمیكند، جعفر كیمیای محبت شما اهل بیت (علیهمالسلام) را میخواهد و در حالی كه به شدت گریه میكردم به حرم مطهر مشرف شدم.
بعد از این واقعه حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) محبتهای زیادی به من نمودند و این واقعه نیز یكی از امتحانات بزرگی بود كه در طول سلوك برایم اتفاق افتاد.