صحبت ز گل روی جواد است امشب

دل را شرر عشق مراد است امشب

از شوق نگار خویش شاد است امشب

 

ای غمزدگان عشق آئید اینجا

صحبت ز گل روی جواد است امشب

 


شده است ماه جمال که جلوه گر امشب

که گرد نقره بریزد به بام ودر امشب

 

در آسمان مدینه دو ماه می تابد

شده است معجز شَقُّ القمر مگر امشب

 

بیا به ساحت شمس الشموس ره سپریم

که روی دامن خود دارد او قمر امشب

 

چه دیدنی است سپهر ولایت ای یاران

که ماه روی جواد است جلوه گر امشب

 

شمیم رحمت حق است در فزای چمن

که گشته گلشن دین غرق زیب و فر امشب

 

کُنند جمله ترنم قناریان در باغ

که بذر نغمۀ آنها دهد ثمر امشب

 

ز فیض نام جواد است وعطر جان بخشش

گرفته نخل ولا گرکه برگ وبر امشب

 

بگو به روح الامین سوره فلق خواند

که گشته شام امید رضا سحر امشب

 

گریست بر گل خود باغبان چو او را دید

چرا که دارد از آینده اش خبر امشب

 

به سوز دل همه آئید امشب ای یاران

دعا کنید که دارد دعا اثر امشب

 

به دیگران چه نیازم اگر جواد از لطف

کند به حال من خسته دل نظر امشب

 

رسد به مسند والا گر ((آذری)) چه عجب

جـــواز عفو بگیرد ز او اگر امشب

 

شاعر : حسین آذری