میان مردمی و مردم از شما دورند
میان مردم صد چهره ای كه صد جورند
میان طایفه هایی كه چشم سر دارند
و از ندیدن نور تو غالباً كورند
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرد
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرد
حق روز ازل كل نعم را به علی داد
بین حكما حكم حكم را به علی داد
معنای یدالله همین است و جز این نیست
كاتب كه خدا بود قلم را به علی داد
بود خدا و غیر او عدم بود غیر خدا وَلَم یَکُن وَلَم بود
زمان، زمان لَم یَلِد و یولَد زمین خلق گشته بی عَلَم بود
خدا دودست خویش بردو بنوشت روایتی که نونُ و القلم بود
امشب برس بر داد بی پناهی توشه ندارم من به جز گناهی
من خسته ام از این همه تباهی دستم بگیر دستم بگیر الهی